اکنون در عمل نیز چنین شده است و در واقع، با وجود آنکه بهطور سنتی سفتهبازی در بازار کالاها و داراییها در میان تحلیلگران و از جمله اندیشمندان اقتصاد اسلامیمذموم بوده است، سفتهبازی در بازار سرمایه نه تنها مذموم تلقی نشده، بلکه مورد تشویق قرار گرفته است یا حداقل اهمیتی به احتمال زیانبار بودن آن داده نشده است. از پاییز سال گذشته و با شدت بیشتر از بهمن ماه ۱۳۹۸، نویسنده نگرانی خود را راجع به تحولات بازار سرمایه پنهان نکرده و در حد امکان به دستگاههای سیاستگذاری نیز این نگرانی را منتقل کرده است که در شرایط کنونی کشاندن مردم به بازار سرمایه کمکی به کنترل پایدار تورم نمیکند و حتی اثر موقتی این کشاندن مردم به بازار سرمایه در کنترل تورم، با وقفهای نه چندان طولانی خنثی شده و خود به تشدید تورم دامن میزند و در عین حال کمکی به بخش حقیقی اقتصاد و بهویژه جلوگیری از روند منفی رشد سرمایهگذاری نمیکند. با این حال، این نگرانی نه تنها در میان تحلیلگران مالی و محافل سیاستگذاری جدی تلقی نشد، بلکه حتی اقتصاددانان نیز از کنار آن گذشتند و همچنان به تحلیل تورم از ناحیه رشد نقدینگی ادامه دادند. موارد اندکی از نگرانی راجع به تحولات بازار سرمایه نیز عمدتا حول محور وجود حباب و امکان ترکیدن حباب متمرکز بوده است. اما با گذشت چند ماه، جمع بیشتر و بیشتری از اقتصاددانان و حتی متخصصان مالی دارای بینش عمیق متوجه این نگرانی شدهاند. در ماههای اخیر دو پرسش راجع به این نگرانی تحولات بازار سرمایه مطرح شده است که عمدتا بر اساس درک خوانندگان از نوشتهها و تحلیلهای نویسنده شکل گرفته است. پرسش اول این است که آیا افزایش قیمت سهام کارکردی شبیه به افزایش حجم نقدینگی در ایجاد فشار تورمیدارد و اگر دارد از چه کانالی رخ میدهد؟ پرسش دوم این است که آیا همانطور که در مورد سیاست پولی و رشد نقدینگی مشکل ناسازگاری زمانی وجود دارد و در نتیجه به تورمیبالاتر از حد بهینه اجتماعی میانجامد، آیا در مورد افزایش قیمت سهام نیز این مشکل موضوعیت دارد یا خیر؟
چهار مقصد پول در بورس بازدید : 528
يکشنبه 11 مرداد 1399 زمان : 1:37